ماه پر استرس + عکسای بندر
عجب ماهی بود این ماه! هفته ی اولی که رفتیم بندر کیان سرما خورد که خب چیز جدیدی نبود،اتفاقاتی که تو این ماه افتاد انقدر سختر بود که سرما خوردگی در مقابلش هیچ بود! میگن تو جهنم یه عقرب هایی هست که آدم از ترس به مارهایی که اونجاست پناه میبره! حالا حکایت منه،حاضر بودم کیان ده بار سرما بخوره ولی ... هفته ی دومی که بندر بودم بدن کیان کهیر زد!!!من اصلا تو عمرم کهیر ندیده بودم و نمیدونستم این چیه؟یه روز صبح که از خواب بیدار شدم دیدم رو پای کیان یه عالمه جای گزیدگی مثل نیش مورچه قلمبه قلمبه شده.ینی اول خاله نغمه دید و گفت الهی بمیرم پاشو مورچه زده منم خیلی تعجب کردم و گفتم آخه اینجا که مورچه نداره.خلاصه به همون نام و نشون یک هفته به همین من...
نویسنده :
مینا
18:31