کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

نی نی من و بابایی

سه سال و نیمگی

1394/3/15 11:39
نویسنده : مینا
1,320 بازدید
اشتراک گذاری

نفسم، زندگی من باورم نمیشه که انقدر آقا و بزرگ شدی!

این روزا اصلا فرصت نمیکنم مثل اون موقع ها برات وقت بذارم و همش باهات باشمغمناک

خیلی دلم میسوزه و اصلا از این وضعیت راضی نیستم ولی از طرفی هم واقعا چاره ای ندارم و درگیر کارم هستم.صبح ها ساعت 8و نیم بیدار بیدارت میکنم و میذارمت مهد و ظهر هم میام دنبالت و عصر ها هم یه روز در میون میبرمت پارک.تمام وقتم هم در حال سرویس دادن تو خونه هستم!خیلی وقت کم میارم و هر چی میدوم زمان تندتر میره.بازم شکر الهی تنت سالم باشه عمرممحبت

پروژه ی سنگین مهد خدا رو شکر به سلامتی باموفقیت انجام شدخستهولی یکی از تلخترین خاطره های من شد!بس که یک هفته ی اول همگی اذیت شدیم.تو زیادی به من وابسته بودی و منم به تو همین طور.انقدرر هر دوی ما گریه کردیم ،انقدر قلب من ریش شد و تیر کشید که دیگه داشتم کم میاوردم!تو توی مهد گریه و من بیرون گریه تا بالاخره عادت کردی و به خاله های مهد خو گرفتی و الان خدارو شکر خیالم خیلی راحته و واسه خودتم که همبازی نداری و تنهایی خیلی خوبه.ایشالا خدا نگهدارت باشه زندگیمآرام

از وقتی میری مهد دیگه خیلی قلدر شدی و مثل قبلا که ترسو بودی نیستی.اگه بچه ای بهت زور بگه جوابشو میدی و نمیذاری حقت ضایع بشهعینک

خیلی ادعای بزرگیت میشه و همش دوست داری کارات رو خودت انجام بدی.دوست داری تنهایی بری دستشویی خودت رو بشوری (البته ی صفایی هم به خمیر دندون و مسواکا بدی،مثل چند وقت پیش که اومدم دیدم با مسواک من داری در دستشویی رو مسواک میکنیسبز)خودت لباسات رو بپوشی،جوراب بپوشی و ... همش هم تو خونه راه میری و میگی من اصلا کوچولو نیستم بغل

تنهایی خیلی بهت فشار میاره و البته به من و بابایی هم همین طور ولی خوب چاره ای نیست و باید ساخت،وقتی خونه رو تمییز میکنم میگی مامااان میخواد برامون مهمون بیاد؟؟غمگین

حرفای خوشمل پسری:

همچنان عاشق پتوشه و هر وقت میریم بیرون به پتوش میگه تو همین جا باش استراحت کن من زودی برمیگردمزبان

ی شب میخواستیم بخوابیم گفتم بذار گوشیم رو بذارم رو حالت پرواز یهو کیان از جاش پرید و گفت مامان گفتی پرواز؟فردا میخوایم بریم با هواپیما بندر؟؟خطا

واسه روز پدر رفتم ی کفش واسه همسری خریدم و قبل از اینکه همسری از سر کار بیاد قایمش کردم و به کیان گفتم به بابا نگیا که کفش خریدم گفت باشه.تا همسری کلیدو انداخت رو در و اومد تو کیان گفت بابا ببین مامان چه کفش خوشگلی واست خریدهههسکوت

چند وقت پیش کیان و باباش با هم دعواشون شده بود بعد دیدم کیان داره با خودش حرف میزنه و میگه خدایا بابامو نابود کن!!سوتتعجب

ی شب خوابیده بودیم کنار هم به کیان گفتم بابا داره میاد خودتو بزن به خواب ،یهو دیدم کیان زد تو سر خودشو بعد چشماشو بست و خوابیدقه قههقه قهه وای خدا این بچه ها چقدر شیرین و معصومنبوس

بیسکویت ریخته بود رو تخت،منم فقط ی نگاه بهش کردم و هیچی نگفتم و داشتم جمعشون میکردم خودش برگشته میگه ای کیااان احمقخنده

تو ماشین بودیم داشتیم میرفتیم بیرون یهو برگشته با ی سوز و ندامتی به باباش میگه باباا من دیگه قول میدم کار بد نکنم ،همسری گفت چراا بابا این حرفو میزنی؟؟برگشته میگه برام ی سی دی باب اسفنجی میخری؟زیبا

 

خدایا خدایا خییییییلی ازت ممنونم که این پسر نازنین رو به ما دادی.تو بهترین هدیه و نعمت دنیا رو نصیب ماکردی و من امیدوارم لایق این نعمت تو باشم و بتونم خوب تربیتش کنم.آمین

دخترم رژگونه زده که بره مهدمتفکر

میخواستم برم عیادت دوستم فرزانه جون که تازه عمل کرده بود،دیدم کیان با ی کاغذ اومده میگه مامان واسه خاله دارو نوشتم.الحق که شبیه نسخه دکتراسزیبا

در یخچال رو باز میکنی و یهو سورپرایز میشی این شکلیتعجب

ماهیگیری از تنگ ماهیدلخور

و اینم نازنین پسرم کنار ساحلمحبت

دوستت دارممممممممممم هستی منمحبتبوس

و اینم 

پسندها (1)

نظرات (5)

ساسان اس ام اس
15 خرداد 94 13:37
سلام معلومه نی نی باحالی داری. امیدوارم همیشه سالم باشه. تو انجمن سایتمون مطالب زیادی درباره کودکان و همسرداری داریم. من بهت سر زدم اگه شما هم دوست داشتی به سایت ما سر بزن. ممنون «شما هم کارت شارژ رایگان میخواهید؟ وارد شوید کارت شارژ رایگان دریافت کنید.» www.SasanSMS.ir کامل ترین آرشیو اس ام اس www.SasanSMS.ir/Forum متفاوت‌ترین انجمن سرگرمی و تفریحی فارسی‌زبانان
خاله منا
15 خرداد 94 18:32
الهی الهی الهییییییییییییی قربونش بشممممم.جیگر خالهههههههه.خوشتیپهههههه کوچولوی من با اون لنسره کوچولوت ..................... خدا نکنههه
عمه کیان
23 خرداد 94 14:29
واااای الهی فدای تو بشم من.این چه کاری بود با مسواک مامانت کردی. قربونت برم که زدی تو سرتو خوابیدی عاشقتتتتتم.باورت نمیشه عاشقااااااااااااااااااا حسابی مواظب خودتون باشید گلا ...........................
یه بچه ی طلاق
19 تیر 94 3:44
خداحفظش کنه براتون ممنونم
مادر
19 مرداد 94 22:32
http://www.niniaxs.ir/index.php/1ta3/7448-2015-08-09-04-38-22 سلام.وبلاگتون عالیه لطفا به لینک عکس پسرم سربزنیدوامتیازبدین.ممنون