کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 29 روز سن داره

نی نی من و بابایی

دلم برات تنگ شده جونم...

1390/7/19 23:31
نویسنده : مینا
1,050 بازدید
اشتراک گذاری

سلاااااام پسر مامان

خوبی عزیزم؟چه خبرا؟انشاالله که همه چی خوبه.نمیدونم چرا یه هو دلم برات تنگ شد گفتم بیام با پسرم یه کم حرف بزنم.

عزیز مامانی امروز 18 مهر ماه.انشاالله تا 3 هفته ی دیگه پسر خاله نغمه به دنیا میاد.یعنی 7آبان تاریخ زایمانش رو زدن ووووووووی چقدر هیجان انگیز!!!و 8آبان هم تولد بابا حمیده!!!

به خاطر همین من امروز با مامانم یعنی مامان جون شما قرار گذاشتم تا بابایی اداره هست ما بریم و من یه کادو واسه بابایی بخرم چون دیگه نه فرصت میکنم و نه تا چند هفته دیگه میتونم زیاد راه برم.بله گل پسر جونم برات بگه که تا رسیدیم مرکز شهر بابایی به گوشیم زنگ زد و گفت کجایی چرا تلفن خونه رو جواب نمیدی؟!niniweblog.com

 

 

ای بابااااااااااا نمیشه یه کار یواشکی کردااااniniweblog.com

 

منم به بابایی گفتم با مامانم اومدیم بازار میوه بخریم بابایی که میدونست من تنبل تر از این حرفام که این همه راه برم گوجه خیار بخرم گفت وااااا منم گفتم والااااااniniweblog.com

 

 

البته پسرم یه وقت بد آموزی نداشته باشه هاااا به این حرکت میگن  دروغ مصلحتی.شما هم فقط وقتی میتونی دروغ مصلحتی بگی که بخوای واسه روز پدر یا مادر یا تولدمون کادو بخری!

خلاصه با مامان جون رفتیم و اون چیزی رو که میخواستم خریدیم.اسمشو نمیگم چون ممکنه بابایی بیاد و بخونه و لو برم.واسه اینکه زیاد تابلو نشه گوجه خیارم خریدم.هر چند بابایی زرنگ تر از این حرفاست.خلاصه زودی برگشتم تا غذا درست کنم هر چی مامان جون گفت ناهار بیاین خونمون گفتم نه کار دارم و باید برم.اومدم خونه و یه قلیه ماهی خفن درست کردم الانم داره رو گاز قل میخوره.تا 10 دقیقه دیگه بابایی از سر کار میاد.

راستی پسرم الان هوا خیلی توپه یه بارون خیلی خوشگلی داره میااااد خیلی جات خالیه جوجه ی من تا بغلت کنم و اولین بارون رو نشونت بدم.البته غصه نخور تو آذر که شما به دنیا بیای هم بارون میاد به اندازه ی کافی ولی نمیدونم فرصت میکنم اون موقع هم مثل الان از پنجره بیرون رو نگاه کنم؟!اگه نشدم فدای سرت به جاش تو رو نگاه میکنم.niniweblog.com

 

 

 

 

 خب گل پسرم الان دیگه بابایی میاد.من باید برم خیلی مواظب خودت باش دوستت دارم بووووووووووسماچ خداحافظ نخودیییییی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

سحر مامان آراد
19 مهر 90 14:18
مینا جونم
ایشالا همیشه به خوشی بگذرونی
فکر کنم تولد اقای پدر 8 آبان باشه
اشتپ نوشتی؟؟؟؟


ای واااای راست میگیاااا
مامان آریا
20 مهر 90 8:52
سلام عزیزم میگم حالا اشتباهی گوجه خیارارو کادو نکنی اخییییییی واقعا اومدن نی نی خیلی حس خوبیه ...ایشالله نی نی های ما هم به سلامتیو سر وقتش بیان پیشمون
مامان نی نی گولو
20 مهر 90 17:52
سلام عزیزم
انشاالله به سلامتی این چند روز رو هم پشت سر بزاری و نی نی گلمون بیاد تو بغلت مواظب خودت باش پیشاپیش تولد آقای پدر رو تبریک می گم

ممنونم عزیزم
مامان نی نی گولو
20 مهر 90 17:52
خوشحال می شم با هم تبادل لینک داشته باشیم


حتما خانومی
مامان آریا
20 مهر 90 22:59
سلام.پیام خصوصی گذاشتم براتون
مامان آریا
21 مهر 90 11:43
سلام مینا جون
اره من تصمیم دارم طبیعی با اینکه دکترم امکان انتخاب داده ولی من هر چی بیشتر تحقیق کردم دیدم که طبیعی از هر نظر بهتره
قبلا خانوما به خاطر دردش میترسیدن که اونم الان کلی راه بدون درد هست مثل اپیدورال و ماسک وامپول..
تازه فکر کن بخوای 2 یا 3 تا بچه بیاری اونوقت ببین شکل شکمت بعد از دو سه تا عمل چه شکلی میشه
من رفتم با یه ماما قرار گذاشتم که بیاد به طور خصوصی برای کنترل روند زایمان و بخیه احتمالی چون که خیلی با تجربه ست و میگن کارش خوبه
حالا امیدوارم اینهمه پر حرفی کمکی کرده باشه


ممنون عزیزم از راهنمایی هات.ولی من بازم میترسم!