کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

نی نی من و بابایی

اگزمای لعنتی!!!

1391/2/25 12:50
نویسنده : مینا
1,031 بازدید
اشتراک گذاری

سلام.

این آقا کیان ما از زمانی که به دنیا اومد پوستش حساس بود و دونه های قرمز زده بود تا حالا که دیگه مردی شده واسه خودشنیشخندهمچنان ادامه داره.دو روز خوبه دوباره دونه میزنه!

چند وقتیه که خارش شدید هم اضافه شده بهش.بچه ام همش در حال خاروندن صورت و پاهاشه.انقدر میخارونه که زخم میشه و خون میادنگراناون پماد هایی که دکترش داده هم افاقه نکردقهر

خلاصه که دیروز کیان رو بردیم پیش دکتر متخصص پوست.خیلی ناراحت بودم واسه کیان ولی کیان کلی من و خانم دکتر رو با کاراش خندوند.تا من اومدم حرف بزنم کیان که مثل نخود تو بغل من نشسته بود بر خلاف همیشه که شیطونی میکرد و وول میخورد بدون حرکت به دکتر نگاه میکرد و میگفت هِیییی(مثل پیر مرد ها آه میکشید)نیشخندبعد خانم دکتر میخندید و کیان هم از خنده ی اون غش میکرد از خنده.خلاصه به دکتر گفتم پسرم اگزما داره و ...دکتر میومد حرف بزنه که کیان دوباره میخندید و دکترم از خنده نمیتونست حرف بزنهقهقههخلاصه که خنده بازاری بود.قربونت بره مامان که انقدر شیرینی پسرمماچ

بگذریم...دکتر گفت شاید تا چند سال این اگزما همراهش باشه ناراحتگفت باید از گرد و خاک دور باشه و یه سری توصیه های ایمنی کرد!ابرو

نازنین پسرم این روزا شیطون شده.دیگه کاملا به روروئکش مسلط شده و باهاش این ور و اون ور میره.وقتی ما سفره میندازیم که غذا بخوریم میاد وسط سفره و به دهن ما خیره میشه.بعضی وقت ها انقدر با حسرت نگاه میکنه که دلم میخواد یه قاشق از غذا رو بذارم دهنشناراحتتو ماشین که میشینیم دیگه مثل قبلا ها که زود خواب میرفت ،نیست و الان تازه فهمیده چه خبره!یا میره به سمت دنده،یا با دگمه های بالابر شیشه ور میره یا میخواد بلند بشه تا بیرون رو نگاه کنهچشم

تو خونه وقتی یه لحظه ازش قافل میشم میره سراغ مبل ها و اونا رو لیس میزنه!!!سبزآخه بچه جون مبل کثیفه میخوری بعد مریض میشی منو گرفتار میکنی!متفکر

تقریبا دو هفته ای میشه که شروع کردم به درست کردن  فرنی و حریره ی بادام واسه پسری.کیان هم خیلی دوست داره و هر وقت بهش میدم تا کلی وقت گریه میکنه و بازم میخوادتعجبآخه پسر من اگه زیاد بخوری دل درد میگیری تازه اولشه باید کم بخوری تا معده ات عادت کنه.عجب اوضاعی داریم با این پسر بی جنبه!

الهی من قربون اون شکل ماهت برم که همه چیز ما شدی مامااااااااااااااااااااااااانماچ

 

آخ

مووووووووووووش منی کیانماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

سحر مامان آراد
25 اردیبهشت 91 20:50
کیان جونم انشالا زودتر خوب شی یه پا راننده شدی جیگگگگگگگگگگگگر
بابای کیان
26 اردیبهشت 91 9:50
سلام مامان کیان جون. مرسی که به وبلاگ کیان جونی ما ( کیان بهرادفر) سر زدید. چه گل پسر نانازی دارید. خدا براتون حفظش کنه این خارش ها و قرمزی پوست هم عادی .بعد از یک دوره ای از بیمن میره. راستی روز مادر بر شما مادر مهربون مبارک


ممنون آقای پدر
الهه مامان رادین
26 اردیبهشت 91 11:09
ایشالا زودی این اگزمای لعنتی دست از سر کیان کوچولو برداره.....ماشالا به کیان جون.....از کی کیان رو توی روروئک گذاشت مینا جون؟


مرسی عزیزم.از 5 ماهگی گذاشتم.ولی خیلی کم در روز میذاشتمش ولی الان 2 ساعتی در روز میشینه توش.
عمه هاجر
26 اردیبهشت 91 12:37
الهی قربونت برررررررررررررم که دونه میزنه بهت... ....ان شالله زود زود خوب بشی...نی نی مون لاغر شده یا عکسش کوچولو میزنه؟


نمیدونم والااااا
خاله میترا
26 اردیبهشت 91 13:07
ووووووووووووووووووویییییییییی شیطونک من!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! اینجوری نگاه نکن قورتت میدم!!!
مامان سامیار
27 اردیبهشت 91 20:38
الهههههههههههی عزیزم ایشالله زود خوب میشه.عکساشم خیلی نازه یه ماچ ابدار
مامان آرتین
28 اردیبهشت 91 12:04
ایشالا زود خوب میشه عزیزمون پسر من هم چند روزه بازوهاش اگزما شده ولی هنوز علتش رو نتونستیم پیدا کنیم
عمه کیان
29 اردیبهشت 91 14:45
قلبونت برم موش کوچولوی دور از عمه
مامان کارن(پرنا)
1 خرداد 91 0:18
سلام مامان کیان عزیز...آره مامانی چند وقتی بود که نبودم...مهمون داشتم...آخی دلم سوخت گفتی کیان بدنش میخاره...از طرف من هزارتا ببوسش


چشم حتمااا
عمه کیان
1 خرداد 91 20:21
نی نی جون زود پاشو بیا پیشمون. قربونت برم من جیگرممممممممم
مامان آریا
2 خرداد 91 23:37
اخییییییییییی عشقمی کیان خاله....شقدر با این لباس قرمز ناز تر شدی
ایشالله که چیز مهمی نیست و زود خوب میشه مامانش مگران نباش...
راستی ببخشید که این چند وقت به خاطر مشغله زیاد کم اومدم پیشتون ...ایشالله حالا جبران میکنم


خواهش میکنم مامان آریا جوووون
عاطفه
3 خرداد 91 11:17
: