کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

نی نی من و بابایی

یک روز پاییزی:)

1391/7/24 14:31
نویسنده : مینا
949 بازدید
اشتراک گذاری

سلاملبخند

من و کیانم امروز با هم رفتیم پیاده روی و بعد هم رفتیم از سوپر سر کوچه خرید کردیم.پسر ناز من عااااااااااشق راه رفتنه به خصوص بیرون از خونه.ای کاش هوا همیشه اینجوری بمونه تا بشه رفت بیرون.وای وقتی هوا سرد بشه من چی کار کنمناراحت

این دومین باری بود که کیان بیرون از خونه راه میرفت.دفعه ی قبلی از خوشحالی جیغ میکشید و میدویدخندهباورش نمیشد که من بزارم توی خیابون راه بره و خلاصه کلی با هم کیف کردیمقلب

قربون اون راه رفتنت برم مننننننن بغل

خب بریم عکس ببینیم...

کیان کوچولو در حال جمع آوری برگ های خزونی از کف زمیننیشخند

وای خدا مرگمممم نمیدونم چرا گیر داده بودی به این آقاهه که از کنارمون رد شد و دنبالش راه افتادیاسترس

بعد پسری سوار کالسکه اش شد و رفتیم خریدلبخند

کیان به تماشای اقای پیشیمژه

و عکس های متفرقه

پسر خنده روی من اینجا تازه از خواب نیمروزی بیدار شدهماچ

این پنگون رو دایی بابایی برات خریده ولی وقتی روشنش میکنیم برات اینجوری میشیقهقهه

اینجا هم داشتی واسه خودت بازی میکردی و شعر میخوندی که یکی زنگ آیفن رو زد و تو این شکلی شدیخنثی

دوست دارم کوچولوی خوردنی مننننننننننقلبقلبقلبقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

مامان آرتین
24 مهر 91 16:50
واااااااااای کیان جون خاله باورم نمیشه به این قشنگی راه میری آخه تو ده ماهه هستی هاااااا هزارماشالا عزیزم خدا حفظت کنه
الهه مامان رادین
24 مهر 91 21:41
ای جااااااااانم کوچولوی خوشگلم قربون اون راه رفتنیت چه خوردنی شدییییییییییی
مونا مامان امیرسام
25 مهر 91 2:23
عززیزم ماشاالله بزرگ شدی.ای جانم چه ناز میخندی.بووووس
مامان محمد پارسا
25 مهر 91 11:52
سلام عزیزم فدای این گل پسل بشم چقدر ناز و بزرگ شدی تو مامانی حسابی ببوسش
soheila
25 مهر 91 14:54
ghorbune on khandehat besham azizam.khoda hefzet kone
مامان جون
25 مهر 91 21:11
الهی قربونه این کفشات بشمم من عزیزممم
فدای راه رفتنتت خوشتیپممم نفسممم



خاله منا
25 مهر 91 21:12
عزیز دل خالههههههه فدای خودتو مامانتتت بشم مننننن راستی نوشته های مامان جون همراه با اشک بود
خاله میترا
25 مهر 91 21:14
کیان من خیلی دلم برات تنگ میشه من فدای دندونات بشم باب اسفنجی من
مامان سارا
26 مهر 91 2:12
عزیز دلم سلام ، مبارک باشه پیاده روی . حسابی مامانی هم بات حال می کنه . ای جونم که انقدر بزرگ شدی . عسلی من وقتی داری راه می ری مراقب خودت باش . جوجه طلایی می بوسمت که هم اسم کیان منی
سحرمامان محمدطاها
26 مهر 91 11:42
سلام عزیز دلم الهی من قربون اون راه رفتن ودویدنت بشم جیگیلی مواظب خودت باشی حالا دیگه خیلی جیگرشدی راه میری این طاهای تنبل من هنوز چهاردست وپاهم نمیره بووووووووووس واسه کیان خوشمزه
مامان آریا
28 مهر 91 11:24
کیانم چقدر قشنگ راه میری
اخه خیلی کوشولویی واسه راه رفتن تو خیابون
افرین پسر باهوش
مینا جون ببخشید که دیر اومدم خیلی گرفتار شدم واقعا دلم تنگ شده بود برای تو و کیان


مرسی دوست خوبم منم دلم براتون تنگیده بود
مامان امیرناز
1 آبان 91 18:50
سلام عزیز دلم راه رفتنت مبارک مامانی واسش اسپند دود کنین چه بامزه راه میره کجایین به ما سر نمی زنین اقای پدر همه که کلا وبلاگ و گذاشتن کنار پسر نازه همسن برادرزادمه از قبل تولدشم وبلاگشو می خوندم واسه همین خیلی دوسش دارم ببوسش پیش ما بیا
مامان آیدین
2 آبان 91 9:00
ماشاالله هزار ماشاالله چه با مزه راه میره فدای عزیزم بشم من چه عکس های خوشگلی میبوسمت عزیزم
عمه هاجر
3 آبان 91 17:38
الهي قربون راه رفتنت كيااااان كوچولو
مامان آریا
6 آبان 91 0:36
سلام عزیزای من.. خدا کنه سرماخوردگیاتون خوب شده باشه دیگه اگه خوب شدین بیاین خبر بدین عجججججججب
منا مامان الینا
6 آبان 91 10:11
وای الهییییییییییییی چه بزرگ شده این پسمله ماشالا چه قشنگ راه میره عزیز دلم
مامان آرتین (الهه)
8 آبان 91 16:55
خصوصی داری گلم.
الهه مامان روشا جون
8 آبان 91 21:51
عزیزم آدرس وبلاگ روشا جون عوض شده لطفا توی پیوندهات آدرس ما رو تغییر بده و برای پیگیری پست ها به آدرس زیر بیا.این وبلاگ رمز دار نیست. www.fereshteyeasemuni.niniweblog.com
مامان محمد صادق(زهرا)
9 آبان 91 8:52
به به! هوای پاییزیییییییییییییییییییییییییییییییی! عکساش همه ناز یودن! ببوسش گل پسری رو
عمه کیان
13 آبان 91 13:55
نتم رو دوباره شارژ کردم من فدات بشممممم.عزیزم.عاشقتم فندقی جونم