کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

نی نی من و بابایی

عکس های برفی

1391/11/14 21:14
نویسنده : مینا
1,088 بازدید
اشتراک گذاری

من نمیدونم چرا همیشه روزهای خوب و قشنگ عینهووو برق و باد میگذرن!!! ولی اماااااااااان از اون روزای بد و سخت که مثل زیگیل میچسبن و ول نمیکنن ایییییییییشزبان

بله خانواده ی عزیزم اومدن و به سرعت نور هم رفتن.الان هم حمید رفته برسونتشون .خیلی حالم گرفته است.خیلییییییی!!! کیان رو خوابوندم و اومدم اینجا سرمو گرم کنم تا جای خالیشون رو حس نکنم فعلا. ولی خوب سعی میکنم به خاطره های قشنگی که تو این چند روز به جا موند فکر کنمخیال باطل

 

جای همگی خالیییی یک روز صبح زود از خواب بیدار شدیم و بعد از یه صبحانه ی خوشمزه راهی پیست شدیم.قرار شد بریم برف بازی و نوبتی هم آقا کیان توسط نیروهای کمکی تو ماشین سرگرم بشه که بیرون نیاد و سرما بخوره.براش کلی اسباب بازی و عروسک و کتاب و چیز میز بردم.ولی به لطف خداوند مهرباااان هوا بسیاااااار عالی بود.یعنی اصلا نه نیازی به دست کش بود و نه کلاه.بعد از خوردن یه کافی میکس داغ اونم وسط برف ها که دیگه همهگی از گرما خودمون رو باد میزدیماوه

بله پسر کوچولوی من واسه اولین بار پاهای کوچولوشو روی برف گذاشت و کلی ذووووقید. واسه خودش قدم میزد و هر چی میخواستیم بغلش کنیم جیغ میزد و نمیذاشت.بعد هم یه آدم برفی ساختیم و کلی خوش گذشت.جای خاله سمیرا و خاله نغمه اینا واقعا خالی بود.دانیال و پارسای خاله نفس های من چقدر دلم میخواست شما ها هم بودین و بهتون خوش میگذشتناراحتجای عمه ها و مامان بابای باباییت هم واقعا خالی بود ناراحت

ولی خب نشد دیگه!

آخ که چقدر عاشق برفم و از دیدن برف سیر نمیشم خوشمزههمش میگم کاش بیشتر میموندیم ولی همینم خیلی خوب بود.

خب اینم عکسای برفییییییییقلب

 

 

قدمگاه پسریخنده

 پنگوئن مننننننماچ

من و پسریمژه

کیان و پدریلبخند

حالا کیان و پدری و مادریقلب

 

 

دلم واسه آدم برفیمون تنگ شدهناراحتگریهنیشخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

عاطفه
14 بهمن 91 22:06
سلام عزیزم.هیییییییییییی رفتن؟؟ حالتو میفهمم منم وقتی خونواده ام میان و میرن تا چند روز یک حال وهوایی دارم که باید ببینی حالا بذار صبح پاشی ببینی دیگه رختخوابشون پهن نیست تازه میفهمی عمق فاجعه چقدره (چقدر بهت روحیه دادما )ولی خب چاره ای نیست باید با واقعیتها روبروت میکردم
گذشته از شوخی امیدوارم جاشون خالی نباشه عزیزم


عاطیییییی خیلی بدجنسی!!!واقعا راست میگی جاشون وحشتناک خالیه
عاطفه
14 بهمن 91 22:10
انقدر حرف زدم یادم رفت از عکسا تعریف کنم ...بابا خوشتیپ عینک دودی ....عجب ادم برفی درستدید چقدر گنده بود راستی امروز شارز نداشتم که جواب اس تو بدم
سمیرا
14 بهمن 91 22:10
بنازم به این سرعت عمل
دلم برای پسری و مادری و پدری ی ذره شد
ودر آخر فقط میتونم بگم شکر بووه شکر (با لهجه آقا حسنی بخون)


خخخخ سمیراااااااااااااااااا
✿✿الهه مامان روشا جون✿✿
15 بهمن 91 0:39
مینا جونم جای خونواده ات سبز.ایشالا هر جا هستن سلامت باشن.
عکساتون خیلی با حال بود.چه آدم برفی خوشگلی هم درست کردین.
راستی مینا جون گفته بودی نتونستی عکسا رو ببینی آخه این پست عکس نداشت پست بعدی که الان دادرم روش کار میکنم (الان که نظر گذاشتی آنلاینم) 17 تا 18 ماهگی در قالب تصویره تو اون میتونی عکسها رو ببینی.


ممنونم الهه جون.آهان من چون دیدم ادامه ی مطلب داشت حتما عکسن که من نمیتونم ببینم
مونا مامان امیرسام
15 بهمن 91 2:32
همیشه به شادی و گردش گلم
عکسهاتون هم خیلی خوشگل بود.
دلمان برف بازی خواست.
انشاالله به زودی میری دیدن خانواده


مرسی عزییییزم انشاالله.شما هم تشریف بیارید بریم برفففف
صبا مامان نیوشا
15 بهمن 91 13:23
واااااااااااااای خدااااااااااااااااا چه از ته دل خندیده کیان گله.....
الهی که همیشه به گردش و شادی باشید و خوششششششششششش بگذرونید دوستم


ممنون عزیزمممممم
سهیلا
15 بهمن 91 13:38
مینا جونم درکت میکنم خیلی سخته ولی غصه نخوری ها.انشاالله تا چند وقته دیگه شما میاین پیششون.عکساتونم خیلی قشنگه.انشاالله همیشه شاد باشید.تونستی به وبلاگ منم سر بزن دوست گلم


سهیلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا باورم نمیشهههههههههههههه
خاله منا
15 بهمن 91 14:37
الهی قربونه قدماش بشم من
همه ادم برفی رو من و مجتبی درست کردیم عکسای خوشگلشو شما گرفتین من نمیخوامم ما عکس با ادم برفی نداریم



چرا آقاتون دارن میخوای بذارممممممم؟؟؟خخخخ
نغمه
15 بهمن 91 16:54
الهی بمیرم برا خودم که فقط تو این چند روزه مریض داری کردم
و شما نامردا فقط خوش گذرونی کردین


آخییییی الهیییییی بمیرم برات خواهر!!!
واقعا کاش اومده بودین من که این همه اصرار کردم ولی گوش ندادین
سمیرا
15 بهمن 91 17:06
منا خانم!!!!!این همه راه از اونجا کوبیدین رفتین اصفهان خودتون رو کشتین آدم برفی درست کردین هزار جنگولک بازی در آوردین اونوقت عکس با آدم برفی نگرفتییییین


همینو بوگووووووو
مامان آرتین (الهه)
15 بهمن 91 20:15
خوب شد اومدین دلتنگ بودم ایشالا همیشه دلتون شاد باشه


آخیی مرسیییی منم دلم براتون تنگولی شده بوووووووود
مامان آریا
16 بهمن 91 0:32
سلام شه عجب؟؟؟
جای خونوادت خالی نباشه عزیزم که حتما هست
غصه نخور باز عید نزدیکه و حتما شما میرین پیششون الهی فدای این جوجو با این لبخند و دندونای خوشکلش از حق نگذریم ادم برفیتون هم خیلی قشنگ شده بود ایشالله همیشه به شادیکیان جونمو ببوس


اوهوم آرزو خیلی خیلی جاشون خالیه
مرسی دوست خوبممممممم
الهه مامان رادین
16 بهمن 91 12:40
ایشالا همیشه به شادی و گردش و برف بازی


مرسییییییییییی گلممممممم
مامان سارا
25 بهمن 91 12:47
آخییییییییییییییییییییی رفتن مهمونا ، جاشون سبز دوستم ، دوباره میان ناراحت نکنین خودتونو
واااااااااای چقدر عکس کیتن و باباش تو برف که دارن می رن هنری شده


مرسی گلم.خب آخه عکاسش خوب بودههههه خخخخ
دلارام
28 دی 92 13:52
وای چه مامان وبابای خوش تیپی کیف کردم ایشالاهمیشه خوشبخت باشین کنارپسری نازتون ....................... مرسییییییییی