عکس
سلام تربچه،اومدم تا بیشتر از این دیر نشده چندتا عکس بذارم که خیلی هاش مربوط میشه به قبل از عید مثلا این عکس مال آخرای سال بود که سر کوچمون ماهی عید آورده بودن و ما هر روز از اونجا رد میشدیم. بعدشم میرفتیم پارک و نمایی دیگر از پسر طلا اینجا تازه از خواب بیدار شده.رفت کفشاشو پوشید و گفت من دارم میرم مدرسه مادر بزرگ خدافظ ما یه سطل برنج داریم که همیشه در به دره.یه روز تو آشپزخونه،یه روز تو اتاق خواب،یه روز رو اوپن،یه روز رو ماکروفر و ... فقط حمام و دستشویی رو تجربه نکرده!اینجا هم مثلا پشت چوب لباسی قایمش کردم و روش پارچه انداختم ولی بازم پیداش کرد کیان خان خیلی ارادت خاصی به آقای نمکی و ...
نویسنده :
مینا
21:12